تبریز، خاستگاه خط نستعلیق

با ورود آیین مقدس اسلام به ایران، خط کوفی نیز که قرآن مجید بدان خط نوشته‏ می‏‌شده در ایران معمول شد. 

تا قرن چهارم، کوفی یگانه خط کتابت مسلمانان بود، در این قرن علی بن مقله فارسی وزیر المقتدر باللّه و الراضی باللّه، تفننی در خط کوفی به عمل آورد و تغییراتی در آن‏ صورت داد و خطوط زیبای مناسب با طبع زیباپسند ایرانی، یعنی خط‌های محقق ریحان، ثلث، توقیع و رقاع و ضمایم شیوه اخیر یعنی غبار و طومار را اختراع کرد. 
این خطوط مورد استقبال هنرمندان آینده قرار گرفت، علی بن کاتب معروف به ابن البواب، خوشنویس‏ معروف عصر دیلمیان شیوه ابن مقله را تنقیح کرد و راه را برای خوشنویسان بعدی هموار‌تر ساخت، نوبت به یاقوت متسعصمی رسید، او زندگی‏ خود را صرف تحریر و تعلیم شاگردان نمود، هر روز دو جزء قرآن می‌‏نوشت و هفتاد شاگرد را تعلیم می‌‏داد و هرگز اظهارخستگی نمی‌‏کرد. مبارک‌شاه زرین‌قلم تبریزی، یوسف مشهدی و سید‌حیدر جلی نویس از شاگردان‏ برجسته او بودند که هر سه در تبریز توطن اختیار کرد و به تعلیم شاگرد پرداختند. صیرفی از شاگردان یوسف مشهدی و تاج‌الدین علی‌شاه و غیاث‌الدین محمد پسر خواجه‏ رشید الدین فضل‌اللّه از شاگردان سید‌حیدر جلی نویس بودند. 
سیره حسنه تعلیم و تربیت هنرمندان همچنان در آذربایجان جاری بود و در نتیجه، هنرمندان و خوشنویسان معروفی چون حاجی محمد بنددوز، شیخ محمد بندگیر، عبدالحی، عبدالرحیم و جعفر تبریزی، عبد‌اللّه بواب نگارنده کتیبه‏های عمارت مظفریه‏ و مسجد جهانشاه تبریز پا به عرصه هنر نهاد. 
میرزاسلطان علی آق ‏قویونلو، نظام‌الدین‏ و قاضی‎‌زاده اردبیلی، میر نعمت اللّه عبد‌الوهابی، علابیگ تبریزی، خواجه عتیق و قاضی‏ عماد‌ الاسلام اردوبادی و قاضی عبد‌اللّه خویی و ده‌ها ثلث‏ آرا و نسخ‏‌نویس دیگر تا دوران‏ صفویه از آذربایجان برخاستند و شیوه پیشینیان را دنبال کردند. اما عده‏ای به این کار قناعت نورزیدند و در صدد تفنن و اختراع خط و شیوه دل‏‌انگیزتری برآمدند که سرآمد آنان‏ میرعلی تبریزی واضع خط نستعلیق بود. 
او در دروان تیموریان می‌‏زیست، شاگردان زیادی‏ داشت، شیوه او را دنبال کردند و کار را هر روز پیش‌تر بردند تا در زمان صفویان، این شیوه‏ به وسیله می‌ر‌عماد حسنی قزوینی پا به حد کمال نهاد، چنانکه از آن زمان تا کنون همان‏ شیوه بدون کم ‏وکاست دنبال می‌‏شود. در این میان نقش سه هنرمند بزرگ تبریزی در ظهور و بالندگی این شیوه از کتابت خط نقشی ممتاز و تأثیرگذار است. 

میرعلی تبریزی: 
میرعلی تبریزی یا میرعلی هروی تبریزی (درگذشت ۸۵۰ هجری) ملقب به قدوة الکتاب (به‌معنی پیشگام خوشنویسان) از خوشنویسان بنام اسلامی و از مفاخر خوشنویسی ایرانی در سده‌های هشتم و نهم هجری است. میرعلی تبریزی بزرگ‌ترین خوشنویس عصر امیرتیمور گورکانی و پسرش شاهرخ تیموری است. او را واضع و مبدع خط زیبای نستعلیق می‌دانند. 
از جزئیات زندگی این استاد بزرگ خوشنویسی اطلاعات زیادی در دست نیست به‌جز آنکه مدتی در تبریز می‌زیسته است. هرچند برخی از دست‌نبشته‌ها و اسناد مربوط به قبل از زمان میرعلی تبریزی به خطی بسیار نزدیک به نستعلیق به دست آمده ‌است ولی میرعلی از لحاظ فنی این خط را به صورت مستقلی عرضه نمود از این رو استادان بعدی، ابداع خط نستعلیق را به او نسبت داده‌اند. 
 میرعلی از ترکیب دو خط «نسخ» و «تعلیق» خط زیبایی پدید آورد که در ابتدا به «نسختعلیق» و سپس موسوم به نستعلیق شد و‌‌ همان است که اکنون خط فارسی بدان نوشته می‌شود. در گلستان هنر آمده است که میرعلی خط نستعلیق را وضع نمود و به پسر خود تعلیم داد. 
سلطانعلی مشهدی ملقب به «سلطان الخطاطین» در منظومه‌ای گفته است: 
نسخ تعلیق اگر خفی و جلی است
واضع‌الاصل خواجه میرعلی است
تا که بوده است عالم و آدم
هرگز این خط نبوده در عالم
وضع فرمود او به ذهن دقیق
از خط نسخ وز خط تعلیق
نی کلکش از آن شکرریز است
کاصلش از خاک پاک تبریز است
فرزند برومند استاد تبریزی به نام عبدالله ایرادات خط پدر را برطرف کرده و خط نستعلیق را به اوج می‌رساند و پس از پدر نیز با پرورش شاگردانی که از سر‌شناسترین خوشنویسان ایرانند، «عروس خطوط اسلامی» را جاودانه می‌کند. 

جعفر تبریزی: 
جعفر‌بن علی تبریزی ملقب به «جعفر تبریزی یا باسنغری» از نخستین استادان خط نستعلیق در قرن نهم و خطاط اثر مشهور «شاهنامه بایسنقری» است که به‌عنوان یکی ازنفیس‌ترین شاهکارهای هنری ایران و جهان در حافظه جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. 
از شرح احوال او این اندازه معلوم است که وی از مردم تبریز بوده و اینکه بعضی او را هروی دانسته‌اند، به‌واسطه اقامت طولانی او درشهر هرات بوده است، جعفر بایسنغری مورد توجه و حمایت و تشویق شاهزاده هنرمندپرور، بایسنغر میرزا، فرزند شاهرخ تیموری بوده و به همین مناسبت به بایسنغری منتسب و مشتهر و مفتخر شده است، او پیش ازپیوستن به دربار بایسنغر میرزا، هنگامی که در تبریز اقامت داشته (مقارن با امارت جلال‌الدین می‌رانشاه بن‌امیر تیمور) با دربار می‌ران‌شاه ارتباط داشته است. 
حافظ حسین کربلایی در روضات‌الجنان و جنات‌الجنان که تذکره‌ای ارزشمند درباب مزارات اکابر تبریز است از او با نام مولانا فریدالدین جعفرتبریزی یادکرده است. 
تاریخ ولادت و وفات جعفر تبریزی دقیقا مشخص نیست، ولی از آثار و خطوط موجود وی چنین برمی‌آید که او درخلال سال‌های ۸۱۶ ـ ۸۵۶ هجری قمری یقینا در قید حیات و در این مدت، چهل سال، کاتب و خوشنویس مقرر بوده است او را پس از میرعلی تبریزی دومین استاد خط نستعلیق دانسته‌اند که از استاد خود می‌ر‌عبدالله (فرزند میرعلی تبریزی) پیش‌تر رفته و به‌خط میرعلی نزدیک شده و بلکه از او در گذشته است. 

اظهر تبریزی: 
 اظهر تبریزی از خوشنویسان‌ نامدار قرن نهم هجری است، اظهر چنان‌که‌ خود در رقم‌هایش‌ آورده‌ است‌ و بیشتر تذکره‌نویسان‌ نیز به‌ آن‌ اشاره‌ دارند،‌زاده تبریز است‌. اینکه‌ می‌رعلى‌ هروی‌ در رسالة «مداد الخطوط» و مالک‌ دیلمى‌ در مقدمه مرقع‌ امیر حسین‌ بیک‌ او را «هروی‌» خوانده‌اند، شاید به‌ سبب‌ زیستن‌ دراز‌مدت‌ او در شهر هرات‌ بوده‌ باشد، اظهر در خوشنویسى‌ شاگرد و پیرو جعفر تبریزی‌ معروف‌ به‌ «بایسنقری» است‌. در رقعه‌ای‌ از مرقع‌ بهرام‌ میرزا او جعفر را «شیخى‌ و قبلتى‌ مولانا کمال‌ الملة والدین» «مى‌خواند. اظهر را در کتابت‌ قلم‌ نستعلیق‌، پس‌ از میر على‌ تبریزی‌ (واضع‌) و جعفر، اظهر را سومین‌ استاد این‌ قلم‌ به‌ شمار آورده‌اند.

 * مهدی بزاز دستفروش

انتهای پیام/

کد خبر 1396102334